ترجمه مقاله

مخردل

لغت‌نامه دهخدا

مخردل . [ م ُ خ َ دَ ] (ع ص ) افکنده به زمین . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). افتاده بر زمین . (ناظم الاطباء). || گوشت بریده ٔ پاره پاره . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود. || مصروع . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله