ترجمه مقاله

مخرقة

لغت‌نامه دهخدا

مخرقة. [ م َ رَ ق َ ] (ع اِمص ) دروغ گفتن ، مولد است .(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دروغگوئی . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ بعد شود. || شرمندگی . || تیرگی . (غیاث ) (آنندراج ). || (اِ) فوطه ٔ بهم پیچیده ٔ تافته ای که بازی گران او را هنگام رقصیدن بیکدیگر زنند. (ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد). و رجوع به مخاریق شود.
ترجمه مقاله