ترجمه مقاله

مدابرة

لغت‌نامه دهخدا

مدابرة. [ م ُ ب َ رَ ] (ع اِمص ) دشمنی . (منتهی الارب ). || (مص ) مردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || دشمنی کردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). با کسی دشمنی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || غفلت نمودن از حاجت یار خود . (از منتهی الارب ). پشت نمودن . (از فرهنگ خطی ). || پشت ریش گردیدن شتر. || صاحب مال بسیار گردیدن . || صاحب ادبارة گردانیدن گوسفند را. (از منتهی الارب ). بریدن اندکی از قسمت مؤخر گوش گوسفند و آن را آویزان رها کردن ، این را مدابرة گویند. (از متن اللغة).
ترجمه مقاله