ترجمه مقاله

مداخلة

لغت‌نامه دهخدا

مداخلة. [ م ُ خ َ ل َ ] (ع مص ) در کار یکدیگر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به مداخله شود. || با کسی در کاری یا در جائی شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). || درآمدن در چیزی و دخالت کردن و دخیل شدن و مباشرت نمودن چیزی را. (از ناظم الاطباء). رجوع به مداخله شود. || داخله ؛ دخل فیه ، یقال : داخله العجب و داخله فی اموره ؛ عارضه . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله