ترجمه مقاله

مدارسة

لغت‌نامه دهخدا

مدارسة. [ م ُ رَ س َ ] (ع مص ) چیزی با کسی درس کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سبق گفتن و درس کتاب کردن . (منتهی الارب ). کتاب را تدریس کردن . دراس . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || با هم مذاکره کردن . (از منتهی الارب ). مذاکره کردن با اهل علم . || کتاب خواندن و قرائت کتاب . (از متن اللغة). دراس . خواندن کتاب را بر مصاحب و همدرس . || آلوده گشتن به گناهان . (از اقرب الموارد). رجوع به مُدارِس شود.
ترجمه مقاله