ترجمه مقاله

مداق

لغت‌نامه دهخدا

مداق .[ م َ ] (ع اِ) مداق الحیة؛ جای گرد نشستن مار یا جولانگاه آن . (منتهی الارب ). || عرصه و میدان جنگ . رزمگاه . (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی شود.
ترجمه مقاله