ترجمه مقاله

مدة

لغت‌نامه دهخدا

مدة.[ م ُدْ دَ ] (ع اِ) پاره ای از روزگار. (دستورالاخوان ) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). برهه ای از دهر، کم یا زیاد. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ج ، مُدَد، مدت . رجوع به مُدَّت شود. || پایان زمان و مکان . (منتهی الارب ). غایت زمان و مکان . (متن اللغة) (اقرب الموارد). رجوع به مدت شود. || پاره ای سیاهی که بر قلم چسبد. مَدَّة. (از منتهی الارب ). اسم است برای آنچه که از مرکب به وسیله ٔ قلم از دوات برداشته شود. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || پیمانه ای است . (منتهی الارب ). رجوع به مُدّ شود.
ترجمه مقاله