مدح گوینده
لغتنامه دهخدا
مدح گوینده . [ م َ ی َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) مدح گوی . رجوع به مدحت سرای و مدح گوی شود :
کیمیای زر درویش کف راد تو است
مدح گوینده چنین گوید با مدح نیوش .
کیمیای زر درویش کف راد تو است
مدح گوینده چنین گوید با مدح نیوش .
سوزنی .