ترجمه مقاله

مدروس ماندن

لغت‌نامه دهخدا

مدروس ماندن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) مدروس شدن . (فرهنگ فارسی معین ). متروک ماندن : مسالک ممالک که از تغلب دزدان و تعدی قطاع طریق مهجور و مدروس مانده بود. (المعجم از فرهنگ فارسی معین ). || مدروس کردن . محو و ویران گرداندن .
ترجمه مقاله