ترجمه مقاله

مدغل

لغت‌نامه دهخدا

مدغل . [ م ُ غ ِ ] (ع ص ) مکان ٌمدغل ؛ جای درخت ناک . (منتهی الارب ). جای کثیرالشجر. (از متن اللغة). دَغِل . ذودغل . جای پرگیاه و مشتبک النبت . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || مکان مدغل ؛ جای پنهان و مخوف . (از منتهی الارب ). مکان داغل و دَغِل و مدغل ؛ خفی او ذودغل . (از متن اللغة). || خیانت کننده . فریبنده . (ناظم الاطباء). || سخن چینی نماینده . (آنندراج ): ادغله ؛ وشی به . (از متن اللغة). || زیان رساننده . (ناظم الاطباء). که در کاری خلاف آرد و فساد کند. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). تاراج کننده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله