ترجمه مقاله

مدلی

لغت‌نامه دهخدا

مدلی . [ م ُ ] (ع ص ) اسب و غیر آن که نره برآورد برای کمیز انداختن یا جستن بر ماده . (آنندراج ). اسبی که نره اش را برآورد وآن را بحال نخستین برنگرداند و این عیبی زشت است تابدان حد که بر چنان اسبی سوار نشوند. (از صبح الاعشی ج 2 ص 28). رجوع به اِدْلاء شود. || کسی که حجت و دلیل می آورد. (ناظم الاطباء). دلیل آورنده . رجوع به اِدْلاء شود. || زشت گوینده در حق کسی .رجوع به اِدْلاء شود. || وسیله و خویشی جوینده به قرابت رحم . رجوع به اِدْلاء شود. || مال دهنده کسی را (آنندراج ). رجوع به اِدْلاء شود.
ترجمه مقاله