ترجمه مقاله

مدمم

لغت‌نامه دهخدا

مدمم . [ م ُ دَم ْ م ِ ](ع ص ) طلاکننده ٔ دمام بر چشم خانه . (آنندراج ). آنکه طلا می کند کنار مژگانها را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نعت فاعلی است از تدمیم . رجوع به تدمیم شود.
ترجمه مقاله