ترجمه مقاله

مدهمق

لغت‌نامه دهخدا

مدهمق . [ م ُ دَ م َ ] (ع ص ) قِدح مدهمق ؛ تیر لطیف و هموار و نیک راست و پاک از عیوب . (منتهی الارب ). تیر راست مستوی بی عیب . (از متن اللغة) (اقرب الموارد). || قِدح مدهمق ؛ تیر شکافته .(منتهی الارب ). مُشَقَّق . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || کتاب مدهمق ؛ نیک و پاکیزه . (منتهی الارب ). || وتر مدهمق ؛ زه نرم . (منتهی الارب ). لین .(از متن اللغة) (اقرب الموارد). نعت است از دهمقة.
ترجمه مقاله