مدیخلغتنامه دهخدامدیخ . [ م َ / م ِدْ دی ] (ع ص ) بزرگ و ارجمند. (منتهی الارب ). عظیم عزیز. (اقرب الموارد) (متن اللغة). مادخ . متمادخ . (متن اللغة). ج ، مُدَخاء.