ترجمه مقاله

مدینی

لغت‌نامه دهخدا

مدینی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مدینه ٔ اصفهان و مدینه ٔ انبار و مدینه ٔ بخارا و مدینه ٔ جابر میان ری و قزوین و مدینه ٔ سمرقند، مدینه و قبره ، مدینةالمبارک و مدینه ٔ مرو، و مدینه ٔ مولی ، مدینه ٔ مصر، مدینه ٔ نیشابور، مدینه ٔ نسف است . از هر یک این بلاد علما و محدثان برخاسته اند که همه را در نسبت مدینی گویند و منسوب بدین مدینه ها مدینی گویند و منسوب به مدینةالرسول - یثرب - را مَدَنی گویند، تنها برای تمیز. گروهی شق اخیر را درست ندانسته و منسوب به مدینةالرسول را نیز مدینی خوانند.(یادداشت مؤلف ، از معجم البلدان ). انسان منسوب به مدینه ٔ یثرب را مدنی گویند و پرندگان و حیوانات دیگررا در نسبت بدین شهر مدینی نامند. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله