مدیلغتنامه دهخدامدی . [ م َ ] (فعل نهی ) مده . (لغت فرس اسدی ). صورتی است از مدهی ، فعل نهی از مصدر دادن : آن چه با رنج یافتیش و به ذل تو به آسانی از گزافه مدیش .رودکی (لغت فرس ).