ترجمه مقاله

مذعذع

لغت‌نامه دهخدا

مذعذع . [ م ُ ذَ ذَ ] (ع ص ، اِ) پسرخوانده . (منتهی الارب ).دعی ّ. و گویا درست آن مزعزع است . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). یا با دال مهمله مدعدع درست است . (از متن اللغة). || ولدالزنا. (متن اللغة). آنکه در نسب خود متهم باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله