ترجمه مقاله

مرائر

لغت‌نامه دهخدا

مرائر. [ م َ ءِ ] (ع اِ) مرایر. ج ِ مریرة،به معنی ریسمان تابیده و حبل مفتول است . (از متن اللغة). رجوع به مریرة و مریر شود. || ج ِ مُرَّة به معنی تلخی است . (از اقرب الموارد). رجوع به مرة شود. || ج ِ مریر، به معنی زمین خشک و خالی است . (از متن اللغة). رجوع به مریر شود. || ج ِ مرارة. (اقرب الموارد). رجوع به مرارت شود.
ترجمه مقاله