ترجمه مقاله

مراجعت

لغت‌نامه دهخدا

مراجعت . [ م ُج َ / ج ِ ع َ ] (از ع اِمص ) مراجعه . مراجعة. بازگشتن .(از غیاث اللغات ). بازآمدن : علاجی در وهم نیامد که موجب صحت اصلی تواند بود و بدان از یک علت مثلاً ایمنی کلی حاصل تواند آمد چنانکه طریق مراجعت آن بسته ماند. (کلیله و دمنه ). رجوع به مراجعه شود. || رجوع . بازگشت . برگشت . توبه :
پیراهن خلاف به دست مراجعت
یکتا کنیم و پشت عبادت دوتا کنیم .

سعدی .


- مراجعت دادن ؛ برگرداندن . بازگرداندن . برگشت دادن .
- مراجعت کردن ؛ رجوع کردن . بازگردیدن . بازآمدن . برگشتن .
ترجمه مقاله