مراجل
لغتنامه دهخدا
مراجل . [ م َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ مِرْجَل . دیگها. رجوع به مِرجَل شود :
ز یخ گشته شمرها همچو سیمین
طبق ها بر سر سنگین مراجل .
|| ج ِ ممرجل ؛ یعنی جامه ها که در آن صورت های مرجل باشد. (آنندراج ). رجوع به مُرَجَّل و مُمَرجَل شود.
ز یخ گشته شمرها همچو سیمین
طبق ها بر سر سنگین مراجل .
منوچهری .
|| ج ِ ممرجل ؛ یعنی جامه ها که در آن صورت های مرجل باشد. (آنندراج ). رجوع به مُرَجَّل و مُمَرجَل شود.