ترجمه مقاله

مراد

لغت‌نامه دهخدا

مراد. [ م ِ ] (اِ) نام سنگی باشد بسیار عجیب و از حرکت آفتاب الوان مختلفه در او ظاهر میگردد یعنی هر ساعت به رنگی می نماید و آن را به لغت سریانی سروطالیس می گویند یعنی سنگ پرنده ، زیرا که در هوا از بخار لطیف متولد شود و باد آن را از جهتی به جهتی افکند. گویند مادام که آفتاب فوق الارض باشد هر که آن سنگ را با خود دارد شیاطین تابع وی می شوند. (برهان قاطع). رجوع به نزهةالقلوب شود.
ترجمه مقاله