ترجمه مقاله

مرافعه

لغت‌نامه دهخدا

مرافعه . [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ] (ازع اِمص ) مرافعة. مرافعت . دعوی پیش حاکم بردن . (غیاث اللغات ). قصه به حاکم بردن . به قاضی برداشتن . با خصم به داور رفتن . سخن نزد حاکم و قاضی بردن . ترافع محاکمه . داوری . (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) داوری . محاکمه . رجوع به مرافعه بردن و مرافعه نهادن شود. || در تداول ، دعوا. مشاجره . کشمکش .
ترجمه مقاله