مرحیلغتنامه دهخدامرحی . [ م ُ رَح ْ حی ] (ع ص ) آسیاساز. (مهذب الاسماء). صانعالرحی . (متن اللغة). آسیاگر. || عامل آسیا. (متن اللغة). عامل الرحی . (اقرب الموارد). آسیابان .