مرده کشی
لغتنامه دهخدا
مرده کشی . [م ُ دَ / دِ ک َ / ک َ ] (حامص مرکب ) بردن جنازه به گورستان . عمل مرده کش . رجوع به مرده کش شود :
از مرده رسم مرده کشی کس ندیده بود.
زاهد چرا ملازم نعش و جنازه است .
از مرده رسم مرده کشی کس ندیده بود.
زاهد چرا ملازم نعش و جنازه است .
تأثیر (از آنندراج ).