ترجمه مقاله

مرزاء

لغت‌نامه دهخدا

مرزاء. [ م ُ رَزْ زَءْ ] (ع ص ) آن که هر کس از وی نیکوئی یابد. (مهذب الاسماء). کریم . (از اقرب الموارد).کریمی که مردمان را از نیکوکاری و خیر و فواید او بهره ای باشد. (از متن اللغة). مرزء مرد جوانمرد که مردمان به خیر او برسند. (منتهی الارب ). || المؤمن مرزاء، أی مفعول بالرزیة؛ أی المصیبة، و مصاب بالبلاء. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مردی که به مصیبت مرگ بهترین کسانش مبتلا شده است . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مرزء. (منتهی الارب ). ج ، مرزؤون .
ترجمه مقاله