ترجمه مقاله

مرشح

لغت‌نامه دهخدا

مرشح . [ م ُ رَش ْ ش ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ترشیح . رجوع به ترشیح شود. پرورنده و ادب دهنده . تربیت کننده فرزند و کودک . || در اصطلاح امروزین عرب زبانان ، نامزد کننده . کاندیداکننده .
ترجمه مقاله