ترجمه مقاله

مرشح

لغت‌نامه دهخدا

مرشح . [ م ِ ش َ ] (ع اِ)مرشحة. (منتهی الارب ). ترلیک ؛ یعنی جامه ای که در زیر پوشند به جهت خوی و خوی گیر که در زیر نمد زین بر پشت ستور نهند. (منتهی الارب ). آنچه در زیر «میثرة» قراردارد. (از اقرب الموارد). نمد زین . (دهار). آب چین . (مهذب الاسماء). خوی چین . عرق گیر. ج ، مَراشح . (دهار).
ترجمه مقاله