ترجمه مقاله

مرغاب

لغت‌نامه دهخدا

مرغاب . [ م َ ] (اِخ ) نهری است به مرو شاهجان . (از منتهی الارب ). رودخانه ای است که از پهلوی شهر مرو (مرو شاهجان ) می گذرد و آن را مرورود (مروالرود) نیز گویند یعنی رودخانه ٔ مرو. (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). نام دیگر مروالرود است . (روضةالصفا ج 3 در فصل وفات مهلب بن ابی صفرة) (یادداشت مرحوم دهخدا) : و للمرو نهر عظیم ... و یعرف هذا النهر بمرغاب ای ماء مرو. (صور الاقالیم اصطخری ).
ترجمه مقاله