ترجمه مقاله

مرغان

لغت‌نامه دهخدا

مرغان . [ م ُ ] (اِخ ) قریه ای است در دو فرسنگ و نیمی مشرق شیراز. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
- آب مرغان ؛ چشمه ای در میان شیراز و اصفهان . (ناظم الاطباء).
|| سیرگاهی در حوالی شیراز. || چشمه ای در کوهسار سمیرم و قمشه که به اعتقاد عوام آب آن را برای دفع ملخ برند و بر کشتزارها و باغها پاشند متعاقب آن مرغان در رسند و ملخها را به منقار دو نیمه کنند. آب سار.
ترجمه مقاله