ترجمه مقاله

مرغ زبانک

لغت‌نامه دهخدا

مرغ زبانک . [ م ُ زَ ن َ ] (اِ مرکب ) بار درختی است که به شکل زبان گنجشک شود، و آن را به تازی لسان العصافیر خوانند. (جهانگیری ) (برهان ). رجوع به زبان گنجشگ شود.
ترجمه مقاله