ترجمه مقاله

مریح

لغت‌نامه دهخدا

مریح . [ م ِرْ ری ] (ع ص ) نیک شادمان و فیرنده و خرامنده . ج ، مریحون ، مریحین . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بانشاط سخت . (دهار).
ترجمه مقاله