ترجمه مقاله

مریس

لغت‌نامه دهخدا

مریس . [ م َ ] (ع ص ، اِ) چیزی لغزان و تابان . || اشکنه . (منتهی الارب ). ترید. (از اقرب الموارد). || خرمای تر نهاده در آب و شیر و جز آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله