ترجمه مقاله

مزن

لغت‌نامه دهخدا

مزن . [ م َ زَ ] (ع اِ) خوی و روش . و رجوع به مزون برای معانی اول تا سوم شود. حال .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). خوی و عادت و روش و طریقه و حال . (ناظم الاطباء). این کلمه تصحیف مَرِن (با رای مهمله ) نیست ؛ گویند، ما زال علی هذاالمزن ؛ یعنی الطریقة و الحال . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله