ترجمه مقاله

مزوع

لغت‌نامه دهخدا

مزوع . [ م ُ ] (ع مص ) نیک شتافتن . زود گذشتن . زود بگذشتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله