ترجمه مقاله

مساق

لغت‌نامه دهخدا

مساق . [ م َ ] (ع مص ) مصدر میمی است از سَوق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). راندن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به سوق شود : اِلی ربک یومئذ المساق . (قرآن 30/75). در جمله مراد از مساق این سخن آن بود که چنین پادشاه بدین کتاب رغبت نمود. (کلیله و دمنه ). || (اِ) جای راندن . (غیاث ) (آنندراج ). || راه . طریق . روش : در این موضع اثبات این ابیات اگر چه نه از طرز و مساق این سیاقت است . (جهانگشای جوینی ). || ضمن . طی . خلال . تضاعیف : قال الحافظ عبدالغافر... الفارسی فی مساق تاریخ نیسابور أبوزکریا یحیی ... رجل فاضل ... (ابن خلکان ).
ترجمه مقاله