ترجمه مقاله

مسالک

لغت‌نامه دهخدا

مسالک . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مَسلک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به مسلک شود. راهها. طرق . طریقها : ضبط مسالک و حفظ ممالک ... به سیاست منوط. (کلیله و دمنه ). امروز افضل پادشاهان وقت است به اصل و نسب ... و امن داشتن مسالک و ساکن داشتن ممالک به رأی راست و خرد روشن . (چهارمقاله ص 2).
کسری از این ممالک و صد کسری و قباد
خطوی از این مسالک وصد خطه ٔ ختا.

خاقانی .


از مشارق ممالک و مطالع مسالک او شموس انصاف ... را طلوع داد. (سندبادنامه ص 8).
و آن دگر مشرف ممالک بود
باژخواه همه مسالک بود.

نظامی .


- مسالک و ممالک ؛ راهها و مملکتها. طرق و بلدان .
- علم مسالک و ممالک ؛ جغرافیا. علم جغرافیا.
- کتب مسالک و ممالک ؛ کتب جغرافیا: و اندرکتاب مسالک و ممالک آورده است ... (تاریخ بخارا ص 22،23). هر که کتاب مسالک و ممالک خوانده است و طول و عرض این دیار بشناخته بر وی پوشیده نماند. (کلیله و دمنه ).
ترجمه مقاله