ترجمه مقاله

مستبحر

لغت‌نامه دهخدا

مستبحر. [ م ُ ت َ ح ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استبحار.منبسط و فراخ گردنده در علم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شاعر مستبحر؛ شاعر پرگوی . (منتهی الارب ). شاعری بسیارشعر. شاعری پرسخن . شاعری بسیارگوی . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به استبحار شود.
ترجمه مقاله