ترجمه مقاله

مستحم

لغت‌نامه دهخدا

مستحم . [ م ُ ت َ ح َم م ] (ع اِ) اسم مکان از استحمام . جای غسل کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). جای استحمام . آنجا که سر و تن شویند. رجوع به استحمام شود. || مبرز : فقیهی (فقیری ) در مستحم تیز بلند میدادی . (هزلیات سعدی ).
ترجمه مقاله