ترجمه مقاله

مستدق

لغت‌نامه دهخدا

مستدق . [ م ُ ت َ دَق ق ] (ع اِ) اسم مکان از استدقاق . جزء باریک و یا جای باریک . (ناظم الاطباء). || مستدق الساعد؛ مقدم بازو متصل به بند دست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استدقاق شود.
ترجمه مقاله