ترجمه مقاله

مستعرف

لغت‌نامه دهخدا

مستعرف . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استعراف . شناختن خواهنده . (منتهی الارب ). شناسنده . (اقرب الموارد). || دریای موج برآورنده . || آماده گردنده ٔ بدی . (منتهی الارب ). رجوع به استعراف شود.
ترجمه مقاله