مستغشلغتنامه دهخدامستغش . [ م ُ ت َ غ ِش ش ] (ع ص ) نعت فاعلی از استغشاش .خائن شمرنده کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گمان غش و خیانت کردن برنده کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به استغشاش شود.