ترجمه مقاله

مستمشی

لغت‌نامه دهخدا

مستمشی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استمشاء. داروی مسهل خورنده . (از منتهی الارب ). آنکه داروی مسهل می خورد. || گرفتار شکم روش و اسهال . (ناظم الاطباء). رجوع به استمشاء شود.
ترجمه مقاله