ترجمه مقاله

مستنصر با

لغت‌نامه دهخدا

مستنصربا. [ م ُ ت َ ص ِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...)محمدبن علی بن حاکم بامراﷲ مکنی به ابوتمیم ، هشتمین از خلفای فاطمی در مصر. به سال 420 هَ . ق . در این سرزمین متولد شد و در سال 427 بعد از درگذشت پدرش با وی بیعت کردند و وی در این هنگام طفلی بود و کارهای مملکت نخست بدست ابوالقاسم علی بن احمد جرجرائی بود سپس بدست مادر المستنصر افتاد و در عهد او اوضاع مملکت مغشوش گشت و مدت هفت سال قحطی و گرسنگی شدیدی پدید آمد بطوری که یک قرص نان را به بهای پنجاه دینار خرید و فروش می کردند. المستنصر به سال 487 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 180). و هم او بود که ناصرخسرو علوی حجت جزیره ٔ خراسان از او در اشعار خود بعنوان امام اسماعیلیه فراوان یاد می کند :
مستنصرباﷲ که از فضل خدایست
موجود و مجسم شده درعالم فانیش .
رجوع به ابوتمیم شود.
ترجمه مقاله