ترجمه مقاله

مستنفد

لغت‌نامه دهخدا

مستنفد. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) نیست سازنده . (از منتهی الارب ). فانی کننده . (از اقرب الموارد). || کوشش و توان خود رادربازنده . (از منتهی الارب ). رجوع به استنفاد شود.
ترجمه مقاله