مستنکفلغتنامه دهخدامستنکف . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) استکبارکننده و متکبر. (از اقرب الموارد). || امتناع کننده از روی ابا و استکبار. (از اقرب الموارد). ممتنع. آبی . نه گوینده . و رجوع به استنکاف شود.