ترجمه مقاله

مستهم

لغت‌نامه دهخدا

مستهم . [ م ُ ت َ هَِ م م ] (ع ص ) خواهنده از کسی که نسبت به کاری اهتمام ورزد. || اهتمام ورزنده به کار قوم خود. (از اقرب الموارد). اندوهگین شونده و رنج برنده به کار قوم . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به استهمام شود.
ترجمه مقاله