ترجمه مقاله

مستوسع

لغت‌نامه دهخدا

مستوسع. [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) فراخ . (غیاث ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آنکه وضع وی نیکو و فراخ شده باشد. || وسیع و فراخ یابنده چیزی را. || وسیع و فراخ خواهنده چیزی را. (از اقرب الموارد). و رجوع به استیساع شود.
ترجمه مقاله