مستوفا
لغتنامه دهخدا
مستوفا. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) مستوفی . تمام گرفته شده . (غیاث ). بسیار. کافی :
قصیده خرد ولیکن به قدر و فضل بزرگ
به لفظ موجز و معنیش باز مستوفاست .
و رجوع به مستوفی ̍ شود.
قصیده خرد ولیکن به قدر و فضل بزرگ
به لفظ موجز و معنیش باز مستوفاست .
مسعودسعد.
و رجوع به مستوفی ̍ شود.