ترجمه مقاله

مسرفی

لغت‌نامه دهخدا

مسرفی . [ م ُ رِ ] (حامص ) مسرف بودن . اسراف کاری . اسراف کردن :
قاضی اسراف می کند ور جور
این همه مسرفی نمی شاید.

خاقانی .


و رجوع به مسرف شود.
ترجمه مقاله