ترجمه مقاله

مسطوع

لغت‌نامه دهخدا

مسطوع .[ م َ ] (ع ص ) گرد و غبار بلندشده و برآمده و بلندگردیده . || بوی برآمده و پراکنده شده . || صبح دمیده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله